کاش...
میخواهم برگردم ب کودکی...

دیگه قول میدم از خونه نرم بیرون

سایمو دنبال نکنم

از مدرسه تا خونه سنگو با پام شوت نکنم

اَدای معلما رو در نیارم

فیبرو نکشم رو دیوارای سیمانی و غش غش نخندم و ذوق کنم بگم بچه ها برف میاد

لواشکو با پوستش نخورم

و

من میخآهم برگردم ب کودکی...

اونموقع که همه چیو قد 10 تا دوس داشتم

اونموقع که بابا تهنا قهرمان زندگیم بود

عشق فقط تو آغوش مامان خلاصه میشد

بالاترین نقطه ی زمین شونه های بابا بود

بدترین دشمنام خآهرا و داداشم بودن

تهنا دردم زانوهای زخمیم بود

تهنا چیزی که میشکست اسباب بازیهام بودن

و معنای خدافظ، تا فردا بود...!


نظرات شما عزیزان:

اشکناز
ساعت12:05---28 تير 1393
منم دلم تنگ شده برای بچگیم.وقتی بعد مدرسه سرویسو جیم میشدیم با بچه ها پیاده میرفتیم بعد روزنگ مردم چشب میزدیم ددد برو که رفتیم.بعدش تو نفس نفس زدنامون میخندیدیم.
یاادش بخیر بادوستمون قهرمیکردیم دستامونو گره میکردیم میگفتم قهرقهر تاروز قیامت ولی فرداش تو سرو کله هم میزدیم هیییییییییییییییی دوسام کجایید چقد ازتون دورم .من کجام شماکجایین


ziziemdad
ساعت22:49---22 تير 1393
دقیقا دلم میخادبر گردم به اونموقع که تو لوله خودکار کاغذ میکردیم و فوت میکردیم یااونموقع که موشک درست میکردیم هر کی موشکش تند تر میرفت اون برنده بود هییییی
پاسخ:شر بودیدا!!!!


مریم
ساعت1:17---19 تير 1393
کــــــــــاش

در کودکی میماندیم،

جایی که فقط تلخیه زندگی ام...

شربت ســــــــــــــــرماخــــــــو ردگی بود…


شهرزاد
ساعت9:38---18 تير 1393
منم میام...
پاسخ:بریم بانو


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 22:9 | نويسنده : آتریسا |