**زیبای پاییزی**
من هیچی نیستم و این لطف خداست. ولی همین هیچی آرزوی خیلیاست!!!
درباره وب
نويسندگان
لينک دوستان
لينک هاي مفيد
بابام چند روز پیش داشت با جدیت کامل من رو نصیحت می کرد
منم لیوان چایی دستم بود و داشتم تلویزیون نگاه میکردم ...
یه دفعه بابام عصبانی شد گفت: اصلا تو چه کاره ای؟
منم لیوان چایی رو بهش نشون دادم و گفتم :
من یه کاپیتانم =)))
هیچی دیگه الان تقریبا سه روزه که رو پشت بوم میخوابم :))
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : شنبه 15 فروردين 1394برچسب:, | 18:4 | نويسنده : آتریسا | نظر بدهید
آخرین مطالب
پيوندهاي روزانه
آرشیو مطالب
لينک هاي مفيد
امکانات وب